یقین و پایداری

ساحران که این معجزه بدیدند، پیش موسی به سجده افتادند 46 و گفتند ما به خدای عالم ایمان آوردیم 47 همان خدای موسی و هارون 48 فرعون گفت آیا پیش از آنکه از من اجازه خواهید به موسی ایمان آوردید؟ همانا این استاد بزرگ شماست. بزودی دست و پای شما را برخلاف هم قطع میکنم آنگاه همه را به دار میکشم 49 ساحران گفتند از این دار و قتل به ما هیچ زیانی نخواهد رسید چون بعد از مرگ به سوی خدا باز میگردیم 50 و از خدا امید آن داریم چون اول ما به او ایمان آوردیم که به لطف خویش از گناهان ما درگذرد 51

سوره شعرا

در این پست قول داده بودم از حاج عبدالله بنویسم. خاطره دیگر اینکه روزی ایشان صبورانه میپرسد: آقای خسروبیگی! آخوند (ایشان به امام جماعت مسجد میگوید آخوند) به شما چیزی نگفت؟ گفتم: نه. گفت: خب میگه ! پرسیدم مگه چی شده؟ گفت من نعلین های او را برداشته ام و حالا مونده پیاده! چند روز دیگر میبرم بهش میدم و میگم اینها را از سر پشت بام پیدا کرده ام!!!

راستی یکی دو روز پیش این پیامک را دریافت کردم: حلول ماه شوال و عید سعید فطر مبارک. “ستاد روحیه دهی به روزه داران محترم”

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *