کی باید گفت؟

آورده اند که در گذشته های دور ضعیفه ای (صغری نام) به دیگر ضعیفه (موسوم به کبری – در داستان ما) شکایت شوی خود همی کرد که گاهی مرا به باد کتک نوازش میکند. کبری پرسید به چه مناسبت؟ صغری گفت فی المثل چون برای شستن ظرف و ظروف به سر چشمه روم، در حین شستن یا به وقت تردد کاسه بشقابی بشکند و به او لاپورت دهم! کبری پرسید کی به او گویی که چنین شده؟ صغری گفت چون از کار روزانه فارغ شود و به منزل آید. کبری گفت موقع مناسبی را برای دادن خبر برنمی گزینی! صغری پرسید کی باید او را گویم که کتک نخورم؟ کبری گفت به وقت مجامعت و به نزدیک ارگاسم! آنگاه او تو را خواهد گفت که بر تو عیبی نیست و فدای سرت که شکستی و اگر دلت خواست ظروف دیگر بشکن که دوباره خواهم خرید!!! صغری این بکرد و سالهای سال با خوبی و خوشی سر کردند!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *