آیت الله صانعی

آیت الله باید نشانه ی خدا باشد. خدا، نترس است! قبلا هم گفتم که مرجع تقلید باید شجاع باشد. آیا میتوان تصور کرد که خدا، ترسو است؟!
مرجع تقلید باید خداترس باشد و کسی که خداترس باشد، از غیر خدا ترسی ندارد.
پدربزرگ من روحانی و امام جماعت مسجد و دفتردار ازدواج (و نه طلاق!) بود. میگفت در حوزه، سه سطح داریم: ثقه الاسلام – حجت الاسلام و آیت الله. آیت الله العظمی، آیت اللهی است که رساله نوشته و مقلد داشته باشد. ظاهرا مدارج اینها را با مدارک دانشگاهی به این ترتیب معادل میدانند: فوق دیپلم – لیسانس – فوق لیسانس و دکتری.

آدرس سایت آقای صانعی را که میزنی، این تصویر ظاهر میشود:

saanei

ایجاد بخش “بیانیه های معظم له پیرامون انتخابات ریاست جمهوری”  نشان دهنده نگاه ویژه این مرجع شجاع به این موضوع مهم است. در زیر بیانیه اخیر ایشان را بخوانید:

بيانيه مرجع عاليقدر حضرت آيت الله العظمي صانعي در پي برگزاري دادگاه هاي پس از انتخابات دهمين دوره رياست جمهوري

باسمه تعالي

«وَلاَ تَرْكَنُوا إِلَى الَّذِينَ ظَلَمُوا فَتَمَسَّكُمْ النَّارُ وَمَا لَكُم مِن دُونِ اللهِ مِنْ أَوْلِياءَ ثُمَّ لاَ تُنصَرُونَ» (113/هود)

تاريخ انقلاب اسلامي پس از رفراندم قانون اساسي، حضوري باشکوهتر و با عظمت تر از انتخابات 22 خرداد را به ياد ندارد. روزها و شبهايي را به ياد داريم که پسران و دختران، مادران و پدران و حتي آنهايي که نمي توانستند در انتخابات مشارکت کنند ، چنان شور و شعفي را به پا ساخته بودند و چنان از آرمانهاي بزرگ معمار و بنيانگذار فقيد جمهوري اسلامي حضرت امام خميني (سلام الله عليه) به بزرگي و خوبي ياد مي کردند که انسان از آن همه عظمت ، وحدت و يکپارچگي به وجد مي آمد.
آري، همه به نام دين و به نام آزادي برخاسته از اصول تشيع و براي پاسداري از آرمانها و ارزشهاي شهيدان بخون خفته آمده بودند تا بار ديگر آن هم پس از سي سال به دنيا نشان دهند که آزادي موهبتي است خدادادي و هيچ کس نمي تواند مانع و سلب کننده آن از درياي انسانها باشد. اما چه شد؟ به ناگهان فرزندان انقلاب به گوشه هاي زندان افتادند. جوانان عزيز طعم تلخ باتوم و گاز اشک آور را تجربه کردند و به ناگاه مجروحان و شهدايي بر جاي ماند. اين همه تنها به خاطر اين بود که مشروعيت انتخابات مورد پرسش واقع شده بود. و آيا سزاوار بود که پاسخ انتقاد و اعتراض آنها را چنين بدهيم و ناخواسته ايجاد بحران نماييم و تمام آن اعتراضها را به دول خارجي نسبت داده و بي محابا از سرنوشت محتوم تمام مستبدان و ظالمان ، آنها را وابسته به دنياي غرب بپنداريم؟ ظلم و تعدي تا آنجا پيش رفت که شاهد دادگاه کساني شديم که خود در تمام حوادث پس از انقلاب و دوشادوش تمام مسوولان حضوري فعال و چشمگير داشتند. دادگاهي که هويت و چگونگي آن از پيش مشخص بود،تا جايي که شاهديم نه تنها به مردم، بلکه به نخبگان آنان و کساني که عمر و جواني خويش را وقف خدمت به اسلام، انقلاب و جمهوري اسلامي نموده اند، نيز رحم نکردند و آنها را با انواع فشارهاي روحي و رواني و نگه داشتن طولاني مدت در سلول هاي انفرادي و قطع ارتباط با خارج از سلول و بي خبر نگه داشتن از همه مسائل روبرو ساختند و مهمتر از همه، خانواده هاي بي گناه آنها را از سرنوشت عزيزانشان بي خبر گذاشتند.
با توجه به آيه شريفه قرآن که به طور صريح و روشن هرگونه اعتنا به ستمکاران و ظالمان و اعتماد بر آنان را به خاطر جهاتي از جمله افزايش جرأت ظالمان و سرکوبگران آزادي هاي خداداي، گناهي خطرناک دانسته و با عنايت به کتاب و سنت و عقل، بر خود لازم مي دانم که يک وظيفه شرعي و حکم الهي را در شرائط امروز و مخصوصاً در رابطه با جلسه دادگاه حدود يک صد نفر از متهمان تذکر دهم. دادگاهي که اگر نگوييم در نظام قضايي جهان کم سابقه است، حد اقل در قضاي اسلامي بي سابقه و بدعتي نو به شمار مي آيد و قطعاً با گناهاني همراه مي باشد.
اما آن نکته اي که بايد به آن توجه کرد، صحت اين اعترافات نيست ، مسئله اي که بي ارزش بودن آن برهمگان روشن است، آن هم تنها به اين دليل که در زندان گرفته شده و حسب فرموده امير المؤمنين (عليه السلام) اقرار در زندان و حبس اعتبار نداشته و ندارد، و نه از آن جهت که عمده اعترافات گرفته شده، اقرار در حق ديگران است، که نه تنها بي ارزش، بلکه افترا و تهمت، معصيت کبيره و بر خلاف همه قوانين، حقوق و کرامت انسان هاست و همه کساني که به نحوي در نشر اين گونه اعتراف ها دخيل بوده اند، در گناه آن ها شريک و سهيم مي باشند و همه آن ها مستوجب عذاب افترا و تضييع آبروي مردم هستند، موضوعي که در اسلام از جان انسانها بالاتر است و خواه ناخواه در زماني نه چندان دور، قبل از جزاي آخرت، کيفر و جزاي عمل خائنانه خود را در اين دنيا ودر محکمه اي صالح و عادلانه خواهند ديد.لکن نکته مهمي که بايد مورد توجه قرار گيرد، عبارت از بي اعتنايي به اين اعتراف گيري ها و عدم ترتيب اثر به آن هاست که ترتيب اثر دادن به آن ها هر چند بسيار ناچيز باشد، اعتماد و اعتنا به ظالمين به حقوق ملت و کرامت انسان ها بوده و مخالفتي روشن و آشکار با قرآن و وحي و حکم الهي مي باشد.
درخاتمه همگان بايد از خداوند توانا بخواهند تا استقامت همراه با مسالمت در راه احقاق حق و حاکميت بر سرنوشت خويش را به ما ارزاني دارد و از او متضرعانه بخواهيم که به برکت ايام با برکت شعبانيه و مولود منجي عالم بشريت، به ملت ما صبر و نصر و جزاي خير عنايت فرمايد.

يوسف صانعي
14/مرداد/1388
13شعبان المعظم1430

3 Replies to “آیت الله صانعی”

  1. حسین

    سلام جناب آقای آیت ا… العظمی صانعی مرجع تقلید عالیقدر ایران . من به نوبه خودم از شما بخاطر این موضع شجاعانه و اسلامی و انقلابیتان تشکر میکنم و تا آنجا که توان دارم از شما حمایت خواهم کرد . شما مایه سرافرازی روحانیت معظم و معزز ایران هستید . البته از شما خواهش میکنیم تا با مراجع دیگر هم صحبت بفر مائید تا در مقابل این تهمتها و جبهه گیری در مقابل کسانی که به این مملکت خدمت کرده اند و برای این انقلاب و اسلام زحمت کشیده اند ساکت ننشینند و حرف حق را هرچند که به مذاق برخی مسئولان خوش نیاید بزنند و از اسلام دفاع کنند . بخدا الآن اسلام مظلوم واقع شده – الآن حقیقت نیاز به کمک دارد – الآن همان موقع تکلیف است و انجام مصلحت واقعی نه مصلحت یک فردی که لا اقل در صحبتهایش ادب را رعایت نکرده و نمکدانی را دارد میشکند که از آن نمک خورده و به اینحا رسیده . جواب من به آنهایی که شعار میدهند احمدی بت شکن بت بزرگ رو بشکن این است که اگر بتی بود آن بت طاغوت بود که آیت ا … هاشمی ها و آیت ا … کروبی ها و وزیران مقتدی چون موسوی ها شکستند . الآن این بت نیست که میخواهید بشکنید که البته به یاری خدا این غافلان نمیتوانند لطمه به این عزیزان ملت بزنند ( اینها نمک خورده اند و دارند نمکدان مشکنند که ما ایرانیان خوب میدانیم که اینگونه افراد از چه قماشی هستند ) اینها با شیطان و هوای نفس خود معامله کرده اند و پیروی از شیطان و دنیا طلبی عاقبت خوبی نخواهد داشت . والسلام (ومن ا … توفیق)

  2. رضا

    سلام به آیت ا … العظمی صانعی مرجع عالیقدر . ما بعدازخدا چشم امیدمان به شماست که در مقابل این همه ظلم و ستم بایستید. سوالی دائم ذهنم را مشغول کرده و آن اینست که به چه قیمتی داریم مصلحت اسلام و انقلاب و مردم مظلومی که این همه شهید داده اند را فدای مصلحت یک فرد ویا یک تفکر دیکتاتوری میکنیم .آیا کسانی که می بینند و میفهمند که با آبروی یاران امام و بندگان صالح خدا بازی میشود و خاموش مانده اند فردای حساب و کتاب چه جوابی به امام شهدا و خدا میدهند به چه قیمت دارند صداقت را لکه دار میکنند به چه قیمت دستور شلیک به مردم صادر میشود و مردم مسلمان را جزء منافق و اغتشاشگر معرفی میکنند. اگر به دستور مسئولین این کشتار صورت نگرفته عاملین آن کجایند . یعنی ما به آن زن محجبه مصری اهمیت میدهیم ولی به مردمی که برای همین کشور ر انقلاب و اسلام خون داده اند هیچ ارزشی قائل نیستیم . والسلام و من ا… توفیق

  3. محمد

    سلام دستت درد نکنه که حرف دل همه انسانهای عادل و آزاده رو زدی . اینها دارند یاران امام را تخریب میکنند کاری که در عین ناباوری به اسم دفاع از انقلاب و اسلام صورت میگیرد . متشکرم والسلام

پاسخ دادن به محمد لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *