مرسی!

در دوره تحصیل لیسانس یک هم اتاقی شمالی داشتیم به نام اسماعیل دهباشی‌نیا (که البته فامیلی‌اش را ظاهرا به حنیف‌نیا عوض کرد)! یک روز شعر زیر را سرود:

ای خدایی که خالق خرسی
از اینکه ما را آفریدی، مرسی!

یادش بخیر. هر کجا هست به سلامت باشد. من از اینجا به ایشان و نیز سایر دوستان قدیمی که مدتی یا مدتهاست از هم دوریم، سلام و درود میفرستم. شاد باشید و سربلند و به امید دیدار.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *