اشک وافر 4

قبلا از حظ وافرم نوشته بودم (اینجا و اینجا)

نمیشود که آدم همیشه حظ کند. گاهی اشک هم لازمست!

اولین و دومین باری که یاد دارم در عمرم از اعماق وجودم گریسته باشم در سفر به عتبات عالیات عراق بود. بار اول در خیمه گاه امام حسین (ع) و با شنیدن جریان تقسیم کار. و بار دوم در مسجد سهله در حالیکه خانمی را دیدم که فرزند ظاهرا فلجش را روی دست گرفته بود و شفایش را از صاحب مسجد میخواست. با تمام وجود اشک میریختیم.

اشکی که از عمق جان برخیزد مرهم زخمهاست و در آن حال، دعا مستجاب.  اگر خدا بواسطه امام زمان، آن کودک را با دعاهای من و دیگران شفا نداده باشد در خداوندیش باید شک کرد و من شک ندارم!

بار سوم اما؛ همین چند روز پیش بود که در مسیر برگشت از زیارت، ناخودآگاه و همچون ابر بهار گریه میکردم. دست خودم نبود. با خود فکر میکردم که مردمی که در کوچه و خیابان اینطور اشک ریختن مرا میبینند، قطعا فکر میکنند که من دیوانه ام. چه کنم؟ دست خودم نبود. نمیدانم چرا و چه علتش بود؟ البته بلافاصله بعد از زیارت حرم فاطمه معصومه (س) این حالت شروع شد و تا در ماشین خودم نشستم ادامه داشت.

این روزها دل پر دردی دارم. بماند که چرا؟ شاید بعدها فرصتی پیش آمد و گفتم…

خب؛ این زمینه را برای گریستن از عمق جان مهیا میکند. طوری که امروز با خواندن این نوشتار، های های گریستم. گریستنی… (این عاقد هم بدجوری خوب مینویسد!)

گفتم خدایا! رواست وضع موجود بر مردمی چنین ایثارگر که چها که نکردند؟!…

پی نوشت:

اینرا کامنت کردم آنجا. حیفم آمد اینجا ننویسم:

سلام
از اول که خواندن این نوشته را شروع کردم
گریستنم آغاز شد
مدتی را به نوشتن مطلبی در وبلاگم گذراندنم
و الآن که این کامنت را مینویسم
گریه امانم نمیدهد
خداوند حجت را تمام میکند
لازم بود که دختر قبل از ازدواج آن “کاغذ رنگ و رو رفته” را ببیند
اذن پدر لازم است.

ممنون از نوشته های خوبت، عاقد!

راستی ای دوستان پیروز کیست؟
آن که بر جا مانده تا امروز کیست؟

جنگ با پور ابوطالب چه شد؟
راستی در کربلا غالب که شد؟

یاد ِ که امروز غوغا می کند؟
هر کجا هنگامه برپا می کند

صاحب این عزت و دستگاه کیست؟
وانکه لعنت می شود هرگاه کیست؟

معنی هیهات من الذله چیست؟
این ندای دلنشین از آن کیست؟

(شاعر: ابراهیم سجادی زاده از گنبد کاووس)

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *